۱۳۸۸/۰۹/۱۵

سمفونی اتحاد







جمعه هست و بازی فوتبال. شهر واقعا در جنب و جوشه. نمیشه توصیف کرد. واقعا نمیشه. طبق روال همیشه بازی ساعت 2 ظهر برگذار خواهد شد. و من هم که هیچوقت به ورزشگاه نمیرفتم دیگه نمیتونم نرم. باید حداقل یکبار این جنب و جوش رو تجربه کرد. ساعت 11 صبح از خونه خارج شدیم. اول سری به ویلای در حال ساخت زدیم و بعد به طرف ورزشگاه یادگار تبریز در حرکت بودیم واقعا خیابونها غوغایی بود. حدود 12 به ورزشگاه رسیدیم بای اینکه بازی ساعت 2 قرار بود شروع بشه ولی واقعا ورزشگاه پر بود از هوادار. همگی یکصدا فریاد میزدن. ++تراختور++ صحنه عجیبی بود. گذر زمان اصلا حس نمیشد. بیشتر جونها بودند و یکسری افراد میانسال پرشور. متوجه شدم اصلا تراکتور به لیدر احتیاج نداره اونقدر لیدر صلواتی بود که نیازی به لیدر پولی نبود. کم کم ورزشکارها اومدن و کمی گرم کردن. مردم یکی یکی اسم بازیکنهارو صدا میزدن و ایشون هم از وسط تمرین میومد و تعظیم میکرد و مردم میگفتن شیره. شیره. و دوباره بر میگشت. یک سمفونی اتحاد جریان داشت. ورزش مردم رو واقعا در تبریز متحد کرد بعد از سالها.





وقت بازی رسید و تیمها اومدن و جلوی مردم ایستادن تا قران خونده بشه در این لحظه صحنه عجیبی رو شاهد بودم که عکسی ازش گرفتم. هوادارها دستشونو به نشانه گرگ که نماد ملت ترک هست بالا کشیده بودندو زوزه میکشیدن. واقعا جالب و عجیب بود. بازیکنان حریف واقعا مات مونده بودند






هواداران خیلی متعصب هم وجود داشتند که با یک چیز بی خود میتونستند با تمام وجود فریاد بکشن و اعتراض کنند که هم عجیب بود و هم بعضی مواقع واقعا خنده دار.





تقریبا نیمه دوم بازی هوا بسیار سرد بود با وجود سرمای شدید یک لحظه ورزشگاه آروم و بی سرو صدا نبود.
تنها چیزی که باید گفت این بود که هیچ هواداری فک نکنم ده دقیقه از بازی رو دیده باشه. من خودم از چهار گلی که بین تیمها رد و بدل شد فقط موفق شدم یکی از اونهارو ببینم. در هر حال بازی 3 - 1 به نفع تراختور به پایان رسید . این در حالیه که تعداد هواداران بالای 70 هزار نفر بود.

--------------------------------------
زیر نویس: عکسها از خودمه

هیچ نظری موجود نیست :

ارسال یک نظر