۱۳۸۸/۰۷/۲۵

نجوا

خداوندا اشکهایت که به حالمان ریختی اقیانوس و دریا شدند
من برای تو دو قطره اشک میریزم
احوال تو بدتر از من است
مارا به خاطر بدی هایی که در حقت کردیم ببخش
عظمتت را برایم نشان دادی
خداوندا چشمهایت را می بوسم
آغوشت آخرین پناه من است
نخواهم گذاشت حداقل به حال من بگریی

هیچ نظری موجود نیست :

ارسال یک نظر