هنوز ماه در نیامده, نورش از پشت کوه پیداست. من نمیدانم چرا باید باور کنم که ماه ,همان ماه دیروز است؟ آیا آنکه دیروز بود امروز نیز هست؟ و آیا آنکه امروز هست دیروز نیز همان بود؟ به حتم انسانی که امروز هست دیروزهمان نبوده, و در این مطلب دو گمان بر ذهن خاطر می شود; یکی اینکه کسی که دیروز بود و امروز هم هست می تواند بهتر از دیروزش باشد که این عالیست. و دیگر اینکه کسی که امروز هست می تواند از دیروز بدتر باشد که این تغییر انتخاب طبیعی بر طبق نظریه داروین را در بر نمیگیرد ولیکن او انسان است و انتخاب طبیعی نظر بر این دارد که آنکه اصلحتر و بهتر است از دیگری ,میتواند قادر به حیات باشد و اگر من نیز اینگونه تفکر کنم باید قلب و روحم را کنار گذاشته و مانند سنگی بی روح شده و بر او به مانند گوزنی لاغر و نازیبا نگاه کنم که در مقابل نر های همسان از نظر گونه و نه همسان از نظر کیفیتش در میان گوزنهای دیگر قرار داشته و در فصل جفتگیری سعی بر این دارد که برای خود جفت بیابد و یا به قول ما برای خود زوجه ای اختیار کند ولیکن او در این آوردگاه از نرهای هم گونه خود کم خواهد آورد و به قول داروین عزیزمان ژنهای خودرا به گور خواهد برد و این است انتخاب طبیعی از نظر داروین که من نیز بر آن بمانند همه مردمان واقفم, ولیکن من دل و قلوه ای دارم که نمیتوانم اینگونه باشم و احساس خودرا قربانی انتخاب طبیعی کرده و به شکل گوزنی بیعار به نشخوار بپردازم
هرکس به اندازه عقل و درک خود انتخاب غیر طبیعی خواهد داشت
هیچ نظری موجود نیست :
ارسال یک نظر