۱۳۸۷/۰۱/۱۵

بپا خیز

حس غریبی است تا چشم را پلکی می زنم همه روزها گذشته اند و اکنون 14 فروردین است چند روز پیش روز اول عید بود و امروز چهارده روز گذشت . روزها چه زود می گذرند و ما عین خیالمان نیست. چه زود پیر می شود این بشر. چشم در راه کجا اینگونه خمار است؟ چند سال دیگر خواب ؟ چند سال دیگر غفلت؟
بپا خیز ای اژدهای خفته درون

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر